پيام امام درباره رابطه دين و سياست
حضرت علي (ع) نمونه اسلام
يكي از بدترين چيزهايي كه اجانب در بين مردم و در بين خود ما القا كردند، اين است كه اسلام براي اين است كه ما همان عبادت بكنيم. چنانكه مذهب مسيح را هم مسخ كردند؛ مذهب مسيح مسخ شد. مسيح هرگز نمي شود كه دعوتش اين باشد كه فقط عبادت بكنيد، ظلمه را بگذاريد به كار خودشان!
حضرت امير «سلام الله عليه» در عين حالي كه نمازش آن طوري بود، در عين حالي كه عبادتش آن طور بود، شمشيرش هم آن طور بود؛ در عين حالي كه بسط علم و توحيد مي كرد و مثل نهج البلاغه را گذاشت براي ما، در عين حال جنگ مي كرد، در عين حال شمشير مي كشيد؛ در عين حال كه زاهد بود، در عين حال قوي و قدرتمند بود؛ جنگجو بود. اين ها با هم بايد باشند.
اسلام همه چيز است... يكي از بدترين چيزهايي كه اجانب در بين مردم و در بين خود ما القا كردند، اين است كه اسلام براي اين است كه ما همان عبادت بكنيم. چنانكه مذهب مسيح را هم مسخ كردند؛ مذهب مسيح مسخ شد. مسيح هرگز نمي شود كه دعوتش اين باشد كه فقط عبادت بكنيد، ظلمه را بگذاريد به كار خودشان! اين نمي شود؛ نبي نمي تواند اين طور باشد. مسخ شده است اين ها. اين ها اسلام را در نظر ما، در نظر جاهلين مسخ كردند؛ اسلام را به صورت ديگر نشان دادند. و اين از كيدهايي بود كه با نقشه ها پياده شده است؛ و ما خودمان هم باور كرديم «آخوند را به سياست چه»! اين حرف حرف استعمار است: آخوند را به سياست چه؟! «ساسه العباد» ]سياستمداران خلق[ در «زيارت جامعه» است: «ساسه العباد». چطور امام را به سياست آره، اما آخوند را به سياست نه؟! حضرت امير يك مملكت را اداره مي كرد، سياستمدار يك مملكت بود؛ آن وقت آخوند را به سياست چه؟! اين مطلبي بود كه مستعمر ]استعمارگر[ براي اينكه آخوند را جدا كند از دولت و ملت، القا كردند به او؛ آخوند هم باورش آمد! خود آخوند با ما مبارزه مي كند كه شما چكار داريد به سياست! اين چيزي بوده است كه ما را به عقب راند. آخوند، نمونه اسلام است.
صحيفه امام- جلد 6- صفحات 286-287
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر