علي(ع) از مسجد برگشت و داخل جايي به نام «قصر» شد، من هم همراه ايشان داخل شدم. ايشان به من فرمود: «اي رميله! ديدم به خودت ميپيچيدي». گفتم: بلي، داستان بيماري خود را براي ايشان تعريف كردم. ايشان فرمود: «اي رميله! هيچ مؤمني بيمار نميشود مگر اينكه ما هم به خاطر بيماري او بيمار ميشويم و غمگين نميشود مگر آنكه ما هم در غم او، غمگين ميشويم و دعايي نميكند مگر آنكه به دعاي او آمين ميگوييم و سكوت نميكند مگر آنكه ما برايش دعا ميكنيم».
تا دل آشفتهام، شيفتة روي توست
هر طرفي رو كنم، روي دلم سوي توست
به گرد بيت الحرام، طواف بر من حرام
اي صنم خوش خرام،3 كعبة من كوي توست
دل ندهم از قصور، به صحبت حُسن حور
بهشت اهل حضور، صحبت دلجوي توست
سوز و گذار جهان، از غم غمّازيات
راز و نياز همه در خم ابروي توست4
امام عصر(ع) هر چند از ديدگان بندگان، غايب است، ولي به شرق و غرب عالم، آگاه است. ايشان از راز پنهان دل مؤمنان با خبر است، آن گونه كه هيچ ظاهر و باطني از چشمان پر فروغشان پنهان نيست و هيچكس از سلطة ولايت ايشان خارج نخواهد بود.5
فاطمه كارشناس
ماهنامه موعود شماره 102
پينوشتها: 1. بصائر الدرجات، جزء 5، باب 16، ح 1. 2. احتجاج طبرسي، ج 2، ص 323. 3. اي محبوبي كه با ناز و به آرامي راه ميروي. 4. شيخ محمّد حسين غروي (معروف به كمپاني)، ديوان شعر، ص 269. 5. سيّد محمّد بني هاشمي، معرفت امام عصر(ع)، ص 414.
به عقيدة شيعه، با توجّه به دلايل نقلي موجود، امامان معصوم(ع) بر اعمال و احوال همة آفريدگان خدا، چه در روي زمين و چه در آسمانها و منظومهها، آگاهي دارند.
رميله ميگويد: در زمان اميرالمؤمنين، علي(ع) سخت بيمار شدم؛ تا آنكه در روز جمعه، قدري احساس سبكي كردم. با خود گفتم بهتر از هر چيز اين است كه آبي بر روي خود بريزم و نماز را به جماعت و امامت حضرت اميرالمؤمنين(ع) اقامه كنم. همين كار را كردم. وقتي حضرت بالاي منبر رفت، حال من دوباره بد شد. وقتي اميرالمؤمنين، علي(ع) از مسجد برگشت و داخل جايي به نام «قصر» شد، من هم همراه ايشان داخل شدم. ايشان به من فرمود: «اي رميله! ديدم به خودت ميپيچيدي». گفتم: بلي، داستان بيماري خود را براي ايشان تعريف كردم. ايشان فرمود: «اي رميله! هيچ مؤمني بيمار نميشود مگر اينكه ما هم به خاطر بيماري او بيمار ميشويم و غمگين نميشود مگر آنكه ما هم در غم او، غمگين ميشويم و دعايي نميكند مگر آنكه به دعاي او آمين ميگوييم و سكوت نميكند مگر آنكه ما برايش دعا ميكنيم».
گفتم: اي اميرمؤمنان! فدايت گردم. اين مربوط به كساني است كه با شما در اين مكان هستند. آن كساني كه در اطراف زمين هستند، چطور؟ فرمود: «اي رميله! هيچ مؤمني در شرق و غرب زمين از ما غايب نيست».1
وقتي چنين توجّهي از سوي امام عصر(ع) به مؤمنان وجود دارد، چه سعادتي بالاتر از اينكه انسان به جاي هر چيز، مراقب اعمال خود باشد و براي تعجيل فرج خود آن حضرت دعا كند. بيشك، امام بسيار كريمتر از آن است كه ياد كنندگانش را فراموش كند. امام زمان(ع) در توقيع مباركشان به شيخ مفيد(ره) فرمودند:
«ما به آنچه بر شما ميگذرد احاطة علمي داريم و هيچ يك از خبرهاي شما از ما پوشيده نيست... ما نسبت به رعايت حال شما اهمال نميكنيم و ياد كردن شما را فراموش نميكنيم».2
رميله ميگويد: در زمان اميرالمؤمنين، علي(ع) سخت بيمار شدم؛ تا آنكه در روز جمعه، قدري احساس سبكي كردم. با خود گفتم بهتر از هر چيز اين است كه آبي بر روي خود بريزم و نماز را به جماعت و امامت حضرت اميرالمؤمنين(ع) اقامه كنم. همين كار را كردم. وقتي حضرت بالاي منبر رفت، حال من دوباره بد شد. وقتي اميرالمؤمنين، علي(ع) از مسجد برگشت و داخل جايي به نام «قصر» شد، من هم همراه ايشان داخل شدم. ايشان به من فرمود: «اي رميله! ديدم به خودت ميپيچيدي». گفتم: بلي، داستان بيماري خود را براي ايشان تعريف كردم. ايشان فرمود: «اي رميله! هيچ مؤمني بيمار نميشود مگر اينكه ما هم به خاطر بيماري او بيمار ميشويم و غمگين نميشود مگر آنكه ما هم در غم او، غمگين ميشويم و دعايي نميكند مگر آنكه به دعاي او آمين ميگوييم و سكوت نميكند مگر آنكه ما برايش دعا ميكنيم».
گفتم: اي اميرمؤمنان! فدايت گردم. اين مربوط به كساني است كه با شما در اين مكان هستند. آن كساني كه در اطراف زمين هستند، چطور؟ فرمود: «اي رميله! هيچ مؤمني در شرق و غرب زمين از ما غايب نيست».1
وقتي چنين توجّهي از سوي امام عصر(ع) به مؤمنان وجود دارد، چه سعادتي بالاتر از اينكه انسان به جاي هر چيز، مراقب اعمال خود باشد و براي تعجيل فرج خود آن حضرت دعا كند. بيشك، امام بسيار كريمتر از آن است كه ياد كنندگانش را فراموش كند. امام زمان(ع) در توقيع مباركشان به شيخ مفيد(ره) فرمودند:
«ما به آنچه بر شما ميگذرد احاطة علمي داريم و هيچ يك از خبرهاي شما از ما پوشيده نيست... ما نسبت به رعايت حال شما اهمال نميكنيم و ياد كردن شما را فراموش نميكنيم».2
تا دل آشفتهام، شيفتة روي توست
هر طرفي رو كنم، روي دلم سوي توست
به گرد بيت الحرام، طواف بر من حرام
اي صنم خوش خرام،3 كعبة من كوي توست
دل ندهم از قصور، به صحبت حُسن حور
بهشت اهل حضور، صحبت دلجوي توست
سوز و گذار جهان، از غم غمّازيات
راز و نياز همه در خم ابروي توست4
امام عصر(ع) هر چند از ديدگان بندگان، غايب است، ولي به شرق و غرب عالم، آگاه است. ايشان از راز پنهان دل مؤمنان با خبر است، آن گونه كه هيچ ظاهر و باطني از چشمان پر فروغشان پنهان نيست و هيچكس از سلطة ولايت ايشان خارج نخواهد بود.5
فاطمه كارشناس
ماهنامه موعود شماره 102
پينوشتها: 1. بصائر الدرجات، جزء 5، باب 16، ح 1. 2. احتجاج طبرسي، ج 2، ص 323. 3. اي محبوبي كه با ناز و به آرامي راه ميروي. 4. شيخ محمّد حسين غروي (معروف به كمپاني)، ديوان شعر، ص 269. 5. سيّد محمّد بني هاشمي، معرفت امام عصر(ع)، ص 414.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر