۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه
زاد روز مولای مومنان و متقیان حضرت امام علی ع مبارکباد
پيمان خداي سبحان با پيامبر اكرم (ص) درباره حضرت امير (ع)
ابن أبي الحديد در جلد نهم، صفحه166 شرح خود بر نهج البلاغه؛ فرمود:اگر ديگران هر چه بخواهند درباره فضائل علي بن أبيطالب بگويند؛ يك دهم آنچه كه پيغمبر فرمود نمي توانند بگويند !بعد ادامه مي دهد:اين كه من دارم مي گويم، اين حرف هائي نيست كه شيعه ها مي گويند ! اين حرف هائي كه شيعه مي گويند در همه كتاب ها هست ! مسأله غدير و من كنت مولاه، اين را خيلي ها گفتند؛ بلكه من يك چيزهائي مي خواهم بگويم كه دشمنان نقل كردند و شيعه ها هم كمتر آن را نقل مي كنند. بزرگان حديث اينها را نقل كردند و كمترين مرتبه اش بهره ديگران نشد ! و در بين ناقلان و راويان اين احاديث كساني اند كه مخالف علي بن أبيطالب اند.يك كساني كه موثّقند، جعل و كذب و سهو و دروغ در حرف هايشان نيست و جلّهم قائ لون ب تفضيل غير ه عليه . متأسفانه اكثر اينها هم قائلند به اينكه ديگري بالاتر از علي بن أبيطالب است.
مي گويد: فر وايتهم فضائ له توج ب م ن سكون النّفس ما لا يوج به ر وايه غ ير ه م. اينكه من سعي مي كنم از اينها نقل بكنم، براي اينكه روايت اينها كه مخالفان علي بن أبيطالب اند؛ باعث طمأنينه است.
زهد و همنشيني با محرومان، زينت اختصاصي امير مؤمنان (ع)
روايتهائي كه ابن ابي الحديد از مخالفان علي در فضيلت آن حضرت نقل مي كند به شرح زير است: خبر اوّل: يا علي ! نّ الله ( سبحانه و تعالي ) قد زيّنك ب زينه لم يزيّ ن الع باد ب ز ينه احبّ ل يه م نها، ه ي ز ينه الابرار ع ند الله تعالي الزّهد ف ي الدّنيا جعلك لا ترزأ م ن الدّنيا شيئاً و لا ترزأ الدّنيا م نك شيئاً و وهب لك حبّ المساكين و جعلك ترضي ب ه م اتباعاً و يرضون ب ك ا ماماً. ياعلي ! خدا زينتي به تو داد كه به هيچ كس نداد؛ اين زينت ابرار است و آن اين است كه تو دنيا را شناختي؛ نه دنيا چيزي از تو كم مي كند، نه تو طمعي به دنيا داري ! با فقراء و مساكين و اينها مأنوسي.
شما هم هر جا هستيد؛ اهل شهريد، يا روستائيد؛ بدانيد مسجد مال دل شكسته هاست. اگر رفتيد در مسجد و ديديد كه اغنياي آن روستا يا آن شهر مسجد نمي آيند؛ گ له نكنيد. اصلاً مسجد براي دل شكسته ها ساخته شده ! خانه اهل ناله است؛ حالا اگر ديگران آمدند،طوبي لهم و حسن مآب. امّا بدانيد مسجد جايش كجاست ! انسان دل شكسته است كه مي تواند مناجات خوب داشته باشد! فرمود: يك زينتي خدا به تو داد كه تو با محرومان هستي، آنها تو را به عنوان امام قبول دارند، تو هم آنها را به عنوان امت قبول داري؛ اهل تجمّل و امثال ذلك نيستي.
همتائي امير مؤمنان (ع) با پيامبر اكرم (ص)
روايت دوّم:جناب ابن أبي الحديد نقل مي كند كه سند اينها را كي گفته. وجود مبارك رسول گرامي به قبيله ثقيف فرمود: لتسل منّ او لابعثنّ ل يكم رجلاً م نّي او قال عديل نفس ي، فاليضر بنّ اعناقكم و ليسب ينّ ذرار يكم و ليأخذنّ اموالكم، يا مسلمان بشويد، يا كسي را من مي فرستم كه عديل خود من است، همتاي خود من است؛ بعد مجبور مي شويد مسلمان بشويد. آن اسلام شايد براي شما خيلي نافع نباشد، با طوع و رغبت و عنايت مسلمان بشويد. بعد ابن أبي الحديد مي گويد: اين را احمد در مسند در فضائل علي بن أبيطالب نقل كرده است كه وجود مبارك پيامبر، حضرت امير را خواست اعزام بكند.
پيمان خداي سبحان با پيامبر اكرم (ص) درباره حضرت امير (ع)
خبر سوّم: نّ الله عهد ليّ ف ي عليّ عهداً فقلت يا رب بيّ نه ل ي فقال:ا سمع نّ عل يّاً رايه الهدي و ا مام اوليائ ي و نور من اطاعن ي و هو الكل مه الّت ي الزمتها المتّقين. من احبّه فقد احبّن ي و من اطاعه فقد اطاعن ي، فبشّ ره ب ذل ك، فقلت قد بشّرته يا رب فقال أنا عبد الله ف ي قبضت ه فن يعذّ بن ي فب ذنوب ي لم يظل م ش يئاً و ن يت مّ ل ي ما وعدن ي و هو اولي و قد دعوت له فقلت: اللّهمّ اج ل قلبه و اجعل ربيعه اليمان ب ك. قال: قد فعلت ذل ك غ ير انّي مختصّه ب ش يء م ن البلاء لم اختص ب ه احداً م ن اول يائي.
مي فرمايد: ذات أقدس له يك پيماني درباره علي بن أبيطالب با من بست.عرض كردم: خدايا ! آن پيمان چيست ؟فرمود: گوش بده ! علي پرچم هدايت است، علي امام اولياي من است و نور كسي است كه من را اطاعت كرده. اين كلمه اي است كه من اين كلمه را لازم مردان با تقوا قرار دادم. الزمهم كل مه التّقوي(1) كه در قرآن است، فرمود: اين كلمه اي است كه من اين كلمه را لازم مردم با تقوا قرار دادم. هر كس او را دوست داشته باشد، من را (يعني خداي سبحان را ) دوست دارد. هر كس علي را اطاعت كرده باشد، من را اطاعت كرده است. علي را به اين فضائل بشارت بده؛ وجود مبارك پيغمبر(ص) مي گويد: من علي را بشارت دادم وبه اواين حرف ها را گفتم و علي در جواب، اينها را گفت.
گفت: أنا عبد الله ف ي قبضت ه . من بنده اويم و در اختيار اويم. اگر بخواهد من را عذاب كند كه به وسيله گناهان من است و اگر خواست آن وعده هائي كه داده، اتمام بكند؛ اين لطف و كرم اوست. وجود مبارك پيغمبر مي فرمايد: من براي علي دعا كردم. گفتم: خدايا ! قلبش را روشن بكن، جلا بده. ربيع او را ايمان قرار بده؛ آن شكوفائي اش را، آن رشد و بالندگي اش را ايمان قرار بده؛ ايمان به تو. خداي سبحان فرمود: من هم اين كار را كردم. اين يعني يك گفتمان بين خدا و پيغمبرش درباره علي.
دشواري امتحان امير مؤمنان (ع) و مظلوميّت آن حضرت
خداوند بعد مي فرمايد: من او را به يك امتحان سختي مبتلا مي كنم كه كسي به آن سختي امتحان نشده و همينطور هم شد. چون اوّل مظلوم، وجود مبارك اميرالمؤمنين است. در نهج البلاغه دارد كه من از روز اوّل كه رسول خدا رحلت كرد، مظلوم شدم:ما ز لت مظلوماً منذ قب ض ب رسول الله(2).
درآن روزگار قسمت مهّم خاورميانه، يعني شرق حجاز، غرب حجاز ... ؛و بخشهائي از آسياي ميانه تا قلب فرانسه؛ همه اينها در اختيار علي بن أبيطالب بود. چون فتوحات ايران و روم، غرب و شرق را به حجاز منتقل كرد و وجود مبارك علي بن أبيطالب فقط حاكم حجاز نبود! امپراطوري ايران وروم تسليم شده بود؛ از يك طرف براي آذربايجان و امثال آذربايجان والي مي فرستاد، از يك طرفي هم براي مصر و مردم آن سرزمين والي مي فرستاد. آن قسمت هاي مصر و مراكش و تونس، همه اينهائي كه الآن هر كدام براي خودشان يك دولت مستقل و كشور جدائي هستند، آن روز همه زير مجموعه حكومت علي بود.
وجود مبارك حضرت امير كه حاكم اين بخش وسيع از سرزمين بود فرمود: فرق من با حكام دنيا اين است كه: قد اصبحت اخاف ظلم رعيتّي و قد اصبحت الامم تخاف ظلم رعاتها (3). فرق من با حكام ديگر اين است كه همه جا مردم مي ترسند كه حكام ظلم بكنند؛ من مي ترسم مردم به من ظلم بكنند. فرق من اين است. اين است كه خدا فرمود: من يك امتحاني كردم نسبت به حضرت امير كه نسبت به ديگران اين امتحان را نكردم. همه سندهاي اين حديث را جناب ابن أبي الحديد نقل مي كند.
ضرورت تمسّك به ولايت « علي بن أبيطالب (ع) »
به عنوان جامع مقامات انبياي الهي
خبرچهارم، مخالفان نقل كردند كه وجود مبارك پيغمبر (ص) درباره جامعيّت علي بن أبيطالب اينچنين فرمود: من اراد ان ينظر لي نوح ف ي عزم ه. حالا صبر علي 25 سال بود؛ اگر 950 سال هم بود، باز هم صبر مي كرد. چه طور 25 سال صبر كرد و خانه نشين شد ! فرمود:اگر كسي بخواهد عزم نوح را ببيند، عزم علي را ببيند. من اراد ان ينظر لي نوح ف ي عزم ه، و لي آدم ف ي ع لم ه ... ؛ من گفتم و علّم آدم الأسماء (4)، اگر بخواهيد علم آدم را ببينيد، علم علي را ببينيد. و لي براهيم ف ي ح لم ه، و لي موسي ف ي ف طنت ه ] يعني فطانت و هوشمندي [، و لي عيسي ف ي زهد ه ، فلينظر لي عليّ بن أبيطالب. اين را مي گويد: رواه احمد بن حنبل ف ي المسند، و بيهقي هم در صحيح اش نقل كرده.
تمسّك به ولايت علي (ع)، راه زندگي در مسير رسول خدا (ص)
پنجم: من سرّه أن يحيا حياتي و يموت ميتتي، و يتمسّك ب القضيب م ن الياقوت ه الّتي خلقها الله تعالي ب يد ه، ثمّ قال لها كوني فكانت فليتمسّك ب و لايت ه عليّ بن أبيطالب. اگر كسي بخواهد مثل من زندگي بكند، حياتش مثل حيات من باشد، مماتش مثل من با شد.اگر كسي مي خواهد مثل من زندگي كند، مثل من بميرد، مثل من بعد از مرگ راحت باشد؛ فاليتمسّك ب و لايه عليّ بن أبيطالب. اين را ابن أبي الحديد مي گويد: ابوحافظ و ابوعبد الله حنبل در مسند نقل كرده.
سخنراني آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه العالي) پس از مراسم عمامه گذاري جمعي از طلاب به مناسبت عيد سعيد غدير خم؛ در ديدار با جمع كثيري از طلاب، دانشجويان و اقشار مختلف مردم - قم ـ بهمن 1381
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) فتح/ 26 (2) بحار الأنوار/ 29/ 419 (3) نهج البلاغه/ خ 97 ـ اصحاب علي (4) بقره/ 31
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر